شهاب شهسواری: سال ۱۸۷۷ زمانی که پاتریک مکدونالد برای رسیدن به سرزمین رویائیاش سوار کشتی شد تا به غرب برود، غذایی با عنوان همبرگر ناشناختهبود.
در واقع خوراکی که ما به نام همبرگر میشناسیم و بین سالهای ۱۸۸۵ تا ۱۹۰۴ در آمریکا ابداع شده، نوعی خوراک گوشت چرخکرده است که بین دو نان قرار میگیرد. اما ریشههای این خوراک به همان سمت اقیانوس اطلس باز میگردد که پاتریک مکدونالد از آنجا آمده بود؛ کمی شرقتر از ایرلند، در اروپای قارهای، بندر هامبورگ. جایی که غذایی با نام استیک هامبورگ با گوشت چرخکرده به عنوان یکی از غذاهای مطبوع و البته گرانقیمت ابداع شده بود، هر چند بر خلاف همبرگر، نان و گوشت در این غذا از هم جدا بودند.
با این وجود در عین حال که نام همبرگر به بندر هامبورگ آلمان و استیک هامبورگ بازمیگردد، اما ریشههای استیک هامبورگ باز هم به جایی دورتر در شرق باز میگردد. در واقع این روسها بودند که این غذای جدید را با عنوان استیک تارتار در سالهای ابتدایی قرن نوزدهم به بندر هامبورگ آوردند.
اگر بیشتر در تاریخ عمیق شویم، باز هم بیشتر به شرق میرویم. قرن ۱۲ میلادی زمانی که چنگیز خان مغول مشغول کشورگشاییهایش بود، سربازان مغولی بودند که غذای همراه خودشان را به صورت گوشت کوبیده همراه میبردند.
اما هفت قرن بعد تاریخ سرنوشت این غذا را در اختیار خانوادهای در یکی از غربیترین نقاط جهان قرار داده بود.
بر خلاف اروپا که گوشت، غذای اشراف محسوب میشد، سالهای قرن نوزدهم در آمریکا سالهای فراوانی گوشت بود. مراتع دستنخورده و وسیع آمریکا، جولانگاه گلههای بزرگ گاو بودند و گوشت به عنوان خوراک ارزان و همگانی استفاده میشد.
پاتریک مکدونالد پس از آنکه پای در خاک آمریکا گذاشت برای زندگی جدیدی آماده شد. آرام آرام خود را به کالیفرنیا رساند و شروع به ترقی کرد و در آنجا با دختری ایرلندی به نام مارگارت ازدواج کرد. با شروع قرن بیستم دو پسر او ریچارد و موریس که بعدها به دیک و مک معروف شدند به فاصله پنج سال از یکدیگر متولد شدند.
پاتریک در سال ۱۹۳۷ تصمیم گرفت سرمایهاش را به کار گیرد و بر اساس تجربیاتش رستورانی در نزدیکی فرودگاه مونرویای کالیفرنیا افتتاح کند. این رستوران منوی کاملی از غذاهای باربیکیو داشت که همبرگر هم یکی از آنها بود.
او پسرانش را برای اداره رستوران به کار گرفت. سه سال بعد دیک و مک که اکنون ۳۸ و ۳۳ سال سن داشتند، تصمیم گرفتند رستوران را به شهر سنبرناردینو منتقل کنند.
نام رستوران جدید «باربیکیوی معروف خانواده مکدونالد» (McDonald’s Famous Barbecue) بود. مک و دیک کمکم به این نتیجه رسیدند که بیشترین سود رستورانشان از فروش همبرگر است، آنها منوی رستوران را تغییر دادند و با حذف غذایهای دیگر و فقط همبرگر، چیزبرگر، سیبزمینی سرخ کرده، نوشابه، میلک شیک و پای سیب را در منوی جدید قرار دادند.
آنها به شدت بر کار آشپزخانه نظارت میکردند؛ این آشپزخانه به صورتی طراحی شده بود که مانند یک خط تولید با نتیجه کار بالا عمل کند. این نیز درست مانند خط تولیدی بود هنری فورد برای تولید خودرو ایجاد کرد؛ یعنی کمترین حرکت از کارگران و بیشترین حرکت از غذای در حال پخت بود.
بالاخره در سال ۱۹۴۸ آنها نام رستوران را تغییر دادند و آن را «مکدونالدز» نامیدند؛ آنها اسپیدی، آشپز تند و تیز را به عنوان لوگو و سمبل همبرگرفروشیشان برگزیدند که نشانه سرعت ارائه خدمات در رستوران بود.
برادران مکدونالد سالها پیش به هم قول داده بودند پیش از آنکه سنشان به ۵۰ سال برسد میلیونر شوند. آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا به این هدف برسند و در سال ۱۹۵۳ اولین شعبههای رستوران خود را تحت نام مکدونالدز در اختیار افرادی در شهر فینیکس ایالت آریزونا و شهر داونی ایالت کالیفرنیا قرار دادند.
مکدونالدز شهر داونی هنوز هم فعال است و به عنوان قدیمیترین مکدونالدز موجود در جهان شناخته میشود و بر خلاف دیگر فروشگاههای وابسته به مکدونالدز ظاهر آن تغییر نکرده است و تنها رستورانی است که هنوز تابلوی بزرگ نئون آشپز اسپیدی را بالای سر در خود حفظ کرده است.
یک سال بعد از افتتاح شعبههای جدید، شخصی به نام ری کروک که تامینکننده دستگاههای مخلوط کن بود، متوجه شد چهار نمونه از دستگاههای گرانقیمت و پیچیدهاش توسط یک فروشگاه در سنبرناردینو سفارش داده شده است.
ری کروک خیلی از این موضوع تعجب کرد چرا که این تعداد دستگاه برای درست کردن صدها میلک شیک در روز هم زیاد بود. پس او به این فروشگاه سر زد و با سیل مشتریان آن مواجه شد.
ایده چنین رستورانی با سیستم پخت غذای شبه صنعتی و تامین شعبههای مشابه در شهرهای دیگر ذهن ری کروک را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که موفقیت چنین مدل فروشی تضمین شده است.
پس او با برادران مکدونالد وارد مذاکره شد تا آنها را راضی کند به او اجازه دهند شعبههای جدید رستوران را در شهرهای دیگر آمریکا باز کند.
آقای کروک، شرکت مکدونالد سیستمز را تاسیس کرد و به سرعت تاسیس شعبههای جدید را تحت نام مکدونالد در شهرهای مختلف آمریکا آغاز کرد.
هر چند این عملیات در چند سال ابتدایی بسیار کند پیش میرفت، اما پس از مدت ۵ سال ری کروک تعداد شعبههای مکدونالد را به ۱۰۲ شعبه رساند.
او ایدههای بیشتری در ذهن داشت و از جاهطلبی ناچیز برادران مکدونالد و بیعلاقگی آنها به توسعه بیشتر رستورانها ناراضی بود، بنابراین تصمیم گرفت با مبلغی معادل ۲/۷ میلیون دلار امتیار فروشگاهها را از آنها بخرد.
سال ۱۹۶۲ او کمانهای طلایی را به عنوان لوگوی مکدونالد معرفی کرد؛ علامتی که پیش از آن در معماری رستورانهای مکدونالد هم به کار رفته بود و استفاده از آنها توانسته بود ظاهری یکسان و قابل تشخیص به فروشگاههای مکدونالد بدهد .
یک سال بعد با فروش یک میلیاردمین همبرگر تولید شده توسط مکدونالد، او شخصیت «رونالد مکدونالد» را معرفی کرد؛ دلقک مو قرمزی که اختصاصا برای جلب کودکان به رستورانها طراحی شدهبود.
مکدونالد سهام خود را در سال ۱۹۶۵ در بورس عرضه کرد. سهامی که با سرعت رشد قیمتاش به سرعت به یکی از محبوبترین سهام بورس نیویورک تبدل شد.
سه سال بعد، مکدونالد همبرگر دوبل معروفش با عنوان بیگمک را معرفی کرد. یک سال بعد تعداد همبرگرهای فروختهشده توسط این برند به ۵ میلیارد همبرگر رسید.
دهه ۱۹۷۰ برای مکدونالدز دهه میلیاردی محسوب میشد؛ آنها توانستند سال ۱۹۷۲ برای اولین بار بیش از یک میلیارد دلار همبرگر بفروشند.
همان سال آنها با معرفی «اگ مکمافین» خدمات صبحانه خود را هم آغاز کردند. مانند همه ابداعات دیگر مکدونالدز مشتریان از فستفود برای صبحانه هم به شدت استقبال کردند.
پنج سال بعد مکدونالدز یک منوی کامل به صبحانه اختصاص داد؛ منویی که ۱۵ سال بعد از ابداعش به عنوان اولین وعده غذایی یکچهارم مردم آمریکا شناختهمیشد.
اولین شعبه خارجی مکدونالدز نیز در بریتانیا افتتاح شد. این آغاز دورهای بود که به خدمات رسانی روزانه این غول فستفود به ۶۹ میلیون نفر در ۱۱۹ کشور جهان منتهی شد.
افزودن دیدگاه جدید
دیدگاه خود را بیان کنید