ماجرای "نبرد گل‌ها" چیست؟

چهارشنبه, ارديبهشت 8, 1395 - 02:46 توسط تحریریه بادبادک

 سریال نبرد گل‌ها یا “Güllerin Savaşı” سریال درام ترکی است که این روزها طرفداران زیادی پیدا کرده است.  پخش این سریال به تازگی در کشور ترکیه تمام شده و در حال حاضر هم قسمت ۱۴۸ آن با دوبله فارسی در حال پخش است. 
هنرپیشه‌های نقش‌های اصلی:
داملا سونمز در نقش گلرو ( برای این‌که بیشتر با او آشنا شوید کلیک کنید)
باریش کلیج در نقش امید  یا عمر 
جانان ارگودر در نقش گلفام 
سِرجان بادور در نقش جهان

اما ماجرا از چه قرار است؟
همانند همه سریال‌های ترکی باز هم این‌جا بحث بر سر فقیر و غنی و شکل‌گیری جدال‌های عاشقانه است. 
گلرو و گلفام هر دو زیبا و قابل ستایش هستند.اما گلفام دختر دکتر و رئیس بیمارستان سپاهی‌ست و گلرو دختر باغبان و سرایدار ویلای پدر گل‌فام.

هر دو در رشته طراحی مد تحصیل کرده‌اند اما گلفام سپاهی کجا و گلرو چیلیک کجا!
گلرو شیفته گلفام و اقتدار و توانایی‌ اوست. گلفام اما فکر می‌کند که گلرو به او حسودی می‌کند و می‌خواهد هر‌آنچه که او دارد را تصاحب کند. گلفام برای تحقیر گلرو ابتدا او را به سمت مستخدم مخصوصش استخدام می‌کند و در این میان از هر روشی برای شکستن غرور گلرو استفاده می‌کند. 
اما اتفاق بدتر زمانی می‌افتد که  امید حکیم اوغلو، دوست و عشق قدیمی گلفام، پس از مرگ انور خان پدر گلفام ، به وصیت او به استانبول برمی‌گردد تا ریاست بیمارستان سپاهی را برعهده بگیرد.

امید در اولین لحظه ورودش به استانبول با گلرو تصادف می‌کند و با یک نگاه دل به چشم‌های گلرو می‌بازد.
جدال امید و عشق گبرو و گل‌فام هم از همین‌جا شروع می‌شود.
گل‌فام برادری دارد به نام جهان دارد که از نظر عصبی دچار مشکل است و صمیمی‌ترین دوستش بزرگ‌ترین مشکل گلفام است. گلرو چیلیک!
جهان در تمامی لحظه‌های سخت و دشوار روحی‌اش گلرو را صدا می‌زند.

این‌جا دیگر نه با یک مثلث عشقی بلکه با یک عشق چهار نفره مواجه هستیم. عشقی که میانگلرو، امید، گلفام و جهان در حال گردش است.
گلرو اما عشق دیگری دارد. مرت پسر همسایه‌ای که از کودکی با هم بزرگ شده‌اند نامزد گلرو است و گلرو برای ازدواج با مرت آماده می‌شود اما در دلش احساسی نسبت به امید هم دارد و هر بار که امید را می‌بیند قلبش شروع به تپیدن می‌کند. او هربار سعی می‌کند تا این حس را از خودش دور کند چرا که هم مرت را در زندگی‌اش دارد و هم خودش را در حد و اندازه امید نمی‌بیند. صالح‌خان پدر گلرو به ازدواج او و مرت رضایت نمی‌دهد و آن‌ها مجبورند که رابطه مخفیانه خود را ادامه دهند.

اما زمانی‌که صالح خان متوجه می‌شود که گلرو کم کم دل به امید  می‌بازد  به ازدواج او و مرت رضایت می‌دهد اما در روز عروسی گلرو داماد را قال می‌گذارد و به دنبال امید می‌رود تا به او بگوید که عاشق‌اش است.
امید که قصد برگشتن به آمریکا را کرده بود به خاطر گلرو از سفرش صرف‌نظر می‌کند و در استانبول می‌ماند. جنگ میان گلرو و گلفام از این زمان شکل دیگری به خود می‌گیرد و با وارد شدن مادر امید جاهده خانم به میدان وارد شکل تازه‌ای می‌شود.
از سوی دیگر غنچه خواهر بزرگ‌تر گلرو که بسیار طمع‌کار است برای برقرای رابطه با برادرزاده امید”تانر” برنامه‌هایی می‌ریزد و حتی حاضر می‌شود که شب را با او به سر کند، اما تانرکه فقط برای سرگرمی با غنچه رابطه داشته حالا او را سرکار گذاشته و عاشق چیچک خواهر کوچک‌تر شده است.

غنچه هم در حال تلاش برای برهم زدن رابطه میان آن‌هاست و در یکی از همین تلاش‌هایش از رابطه پنهانی آن دو عکس می‌گیرد و به جاهده نشان می‌دهد. گل‌فام و جاهده از این عکس‌ها علیه دخترها استفاده می‌کنند و این عکس‌ها را به پدرشان یعنی صالح‌خان نشان می‌دهند. صالح که به بیماری قلبی دچار است در این میان سکته می‌کند و از دنیا می‌رود.

در حین مراسم سوگواری گلرو از میان حرف‌های جاهده و گلفام متوجه می‌شود که این دو عامل مرگ پدرش بوده‌اند و در آن لحظه تصمیم به انتقام می‌گیرد. گلرو که از عشق جهان نسبت به خودش خبر دارد مخفیانه و حتی پیش از مراسم هفتم پدرش با جهان به محضر می‌رود و با او ازدواج می‌کند.

قسمت‌ بعدی را این‌جا بخوانید.







 

دیدگاه‌ها

در اين كه نقش خود رو خيلي خوب أجرا مي كنند شكي درش نيست
من جند جندين سريال تركي رو ديدم واقعا نقش خودشون رو عالي بأزي مي كنند

مشكل كشور هاي Middle East مكر جيزي جزء فقر و عشق و حسادت و تقليد از همديكر هست

افزودن دیدگاه جدید

دیدگاه خود را بیان کنید